گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
ماهنامه موعود شماره 9
سیر تاریخی نگارش در موضوع غیبت- 2








ابراهیم امینی کتابهاي غیبت بعد از امام حسن عسکري، علیهالسلام بعد از وفات امام حسن عسکري و در زمان غیبت صغري نیز
کتابهایی درباره غیبت امام زمان تألیف شد از باب نمونه: 1- حسن بن حمزه عبداللّه بن محمد بن حسن بن حسین بن علی سجاد
2- عبداللَّه بن جعفر بن حسن کتابی در غیبت تألیف نمود. او از بزرگان و فقهاي امامیه بوده و در سال 358 ق. وفات نموده است. 1
حمیري کتابی در غیبت نوشته است. او از بزرگان و شخصیتهاي بزرگ قم بوده و در حدود سال 290 ق. به کوفه رفت و اهل کوفه
3- حسن بن محمد بن یحیی معروف به ابن اخی طاهر نیز کتابی در غیبت ولی عصر نگاشته، و در از وي استماع حدیث نمودند. 2
4- محمد بن ابراهیم بن جعفر نعمانی معروف به ابن ابی زینب کتابی در غیبت تألیف نموده است. سال 358 ق. وفات نموده است. 3
نجاشی دربارهاش مینویسد: محمد بن ابراهیم از بزرگان اصحاب و جلیلالقدر و صحیحالعقیده و کثیرالحدیث است. داراي
است. 4 کتاب مذکور به چاپ رسیده و در دسترس میباشد. مؤلف کتاب در اوایل غیبت » الغیبۀ « کتابهایی است که یکی از آنها
صغري متولد شده و چنانکه از خود کتاب معلوم میشود در موقع تألیف کتاب هشتاد و چند سال از عمر شریف حضرت
صاحبالامر میگذشته است. 5 نعمانی از اصحاب مخصوص محمد بن یعقوب کلینی بوده که در سال 329 ق. یعنی سال وفات
آخرین نایب امام زمان، علی بن محمد سمري وفات نموده است. نعمانی به طوري که از کتابش معلوم میشود تا اواسط قرن چهارم
هجري زنده بودهاست، زیرا محمد بن ابی الحسن شجاعی میگوید: نعمانی در سال 342 ق. کتاب غیبت را براي من قرائت نمود. 6
-5 محمد بن قاسم بغدادي نیز کتابی در غیبت نوشته است. او از مشاهیر متکلمین امامیه و معاصر ابن همام بوده که در تاریخ 328 ق.
6- سلامۀ بن محمد بن اسماعیل ارزنی کتابی در غیبت تألیف نموده و از بزرگان و موثقین امامیه بوده و وفات نموده است. 7
تلعکبري در سال 328 ق. از او استماع حدیث نموده است. او در سال 333 ق. به شام رفت. بعداً به بغداد مراجعت نمود و در همانجا
7- محمد بن شلمغانی نیز کتابی در غیبت نوشته است 9. وي معاصر حسین بن روح نایب سوم امام زمان بوده است. وفات کرد. 8
صفحه 33 از 64
مینویسد: در آغاز امر، خوب بود ولی بعداً به حسین بن روح حسد ورزید و موضوعات » فهرست « نجاشی در رجالش و شیخ در
باطلی را ادعا کرد و بدین جهت توقیعی در مذمت او از ناحیه مقدسه صادر شد و به دستور خلیفه وقت توقیف و به قتل رسید. 10
9- حنظلۀ بن زکریا بن -8 مظفر بن علی بن حسین حمدانی - که اواخر زمان مفید را درك نموده - کتابی در غیبت نوشته است. 11
یحیی بن حنظلۀ تمیمی نیز کتابی در غیبت نوشته است 12 . شیخ طوسی در رجالش او را از جمله کسانی که از ائمه روایت نکردهاند
10 - احمد بن محمد بن عمران معروف به ابن ذکر نموده و مینویسد: از امامیه بوده و تلعکبري از او حدیث شنیده و اجازه دارد. 13
جندي نیز کتابی در غیبت تألیف نموده است. نجاشی مینویسد: ابن جندي استاد من است و کتابهایی نوشته که از جمله آنها کتاب
11 - محمد بن علی بن حسین بن موسی بن بابویه قمی صدوق کتاب غیبت است 14 . او در سال 396 ق. وفات نموده است. 15
که به چاپ رسیده است. نجاشی دربارهاش مینویسد: از فقهاي » کمالالدین و تمام النعمۀ « بزرگی در غیبت تألیف نموده به نام
بزرگ امامیه است و کتابهاي زیادي تألیف نموده که از جمله آنها کتاب غیبت است. و در سال 381 ق. در ري وفات نمود. 16 شیخ
مینویسد: محمد بن علی بن حسین مرد جلیلالقدر و دانشمند بینظیري است و در حدود سیصد کتاب نوشته » الفهرست « طوسی در
12 - محمد بن محمد بن نعمان، معروف به شیخ مفید نیز چندین کتاب و رساله در غیبت است. 17 » غیبت « و از جمله آنها کتاب
تألیف نموده است. او از بزرگان علماي امامیه و استاد شیخ طوسی و نجاشی است و در سال 336 ق. تولد یافته و در سال 413 ق.
نجاشی ،» المقنع « 13 - علی بن حسین بن موسی، معروف به سید مرتضی، کتابی در غیبت تألیف نموده به نام وفات نمود. 18
دربارهاش مینویسد: عالم بینظیري بوده، در علم حدیث و کلام و ادبیات دست داشت. و در سال 436 ق. وفات نمود. 19 شیخ
طوسی نیز درباره او مینویسد: در علوم بینظیر بود. در علم کلام و فقه و اصول و ادبیات تبحر داشت. کتابهایی نوشته که یکی از
در غیبت، در سال 355 ق. تولد یافت و در سال 436 ق. وفات نمود. 20 دفاع از اندیشه دوازدهامامی » المقنع « آنها کتابی است به نام
نوشتهاند، بعد از وفات امام حسن عسکري » المقالات و الفرق « و سعد بن عبداللَّه اشعري در » فرق الشیعه « چنانکه نوبختی در کتاب
پیروانش چهارده فرقه شدند. جمعیت قلیلی از آنان گفتند که امام حسن عسکري فرزندي دارد و اوست مهدي موعود و غایب است.
ولی طرفداران این عقیده، خیلی کم بودند، چنانکه نعمانی که در زمان غیبت صغري میزیسته مینویسد: این جمعیت کمی که در
در پیمودن راه حق از کمی نفرات وحشت « : این عقیده پا بر جا ماندند همانهایی هستند که علی بن ابیطالب دربارهشان میفرماید
21 آن جمعیت کم هم کاملًا در تقیه و تحت فشار مخالفان بودند و نمیتوانستند عقیده خودشان را اظهار دارند. حتی جرأت .» نکنید
نداشتند که نام امام غایب را در یکی از مجالس عمومی بر زبان جاري سازند. زیرا اگر چنین سخنی از دهان یک نفر صادر میشد،
جانش در معرض خطر قرار میگرفت. حسن بن موسی نوبختی و سعد بن عبداللَّه اشعري که در همان عصر میزیستهاند مینویسند:
بر ما جایز نیست که درباره امام غایب بحث کنیم و در جستجویش باشیم زیرا جانمان در معرض خطر قرار میگیرد. و ما حق نداریم
امام دیگري براي خودمان اختیار کنیم، زیرا خدا آن حضرت را براي ما انتخاب نموده و خودش بهتر صلاح ما را میداند. و خود
امام وظیفه خودش و اوضاع زمانه را بهتر میداند. امام صادق، علیهالسلام، با اینکه در بین مردم معروف، و ولادت و جایش معلوم
بود باز هم میفرمود: هرکس مرا در مجلس عمومی ذکر کند خدا لعنتش کند. یکی از اصحاب او را در بین راه ملاقات نمود ولی
کناره گرفت. پس امام صادق، علیهالسلام، از او تشکر کرد و فرمود: فلان شخص مرا در راه دید و صحبت و سلام کرد. در
صورتیکه کار خوبی انجام نداد. همچنین موسی بن جعفر، علیهالسلام، به اصحابش میفرمود: نام مرا در مجالس نبرید. در صورتیکه
آنان چنین بودند پس چگونه براي ما جمعیت اندك امکان دارد که نام آن حضرت را ببریم با اینکه مخالفین، با کمال جدیت در
جستجوي آن حضرت میباشند و از طرف خلیفه وقت چه ستمها میشود و مراعات حقوق امثال او را نمیکنند. مگر امام حسن
عسکري، علیهالسلام، مورد تعدي صالح بن وصیف قرار نگرفت؟ مگر آن حضرت را زندان نکرد تا از نام و جاي فرزندش اطلاع
پیدا کند. 22 فرقه دوازده امامی و معتقدین به وجود امام حسن عسکري، در زمان غیبت صغري، کاملًا در اقلیت بودند و بیش از حدّ،
صفحه 34 از 64
تقیه و تحفّظ مینمودند و بدین جهت چندان مورد توجه واقع نمیشدند و بحث و انتقاد زیادي در عقیدهشان به عمل نمیآمد.
کتاب الغیبۀ نعمانی که در آن زمانها تألیف شده، ایراد و بحثهاي دامنهدار و مفصل در آن دیده نمیشود. و در آن به ذکر روایاتی
که دلالت دارند بر اینکه ائمه دوازده نفرند و زمین هرگز از امام خالی نمیشود و روایات غیبت اکتفا شده است. گاهی هم که
بحثی به میان آمده به جوابهاي ساده و کوتاه اکتفا شده است. مثلًا بعد از ذکر روایات غیبت مینویسد: مردم میگویند جانشین امام
حسن کجاست و تا کی غایب خواهد ماند، در صورتی که هماکنون هشتاد و چند سال از عمرش میگذرد؟ بعضی میگویند: مرده
است. بعضی اصل ولادت را انکار میکنند و معتقدان او را مسخره مینمایند و مدت هشتاد سال عمر را بعید میشمارند و نمیدانند
که خداوند قدرت دارد عمر ولی خود را طولانی گرداند. ما هم اکنون افرادي را مشاهده میکنیم که صد سال یا زیادتر عمر دارند
و حواس و قوایشان برجاست. 23 هرچه زمان غیبت طولانیتر میگردید؛ تعداد معتقدان به غیبت ولی عصر زیادتر میشد و دعوتشان
علنیتر میگشت و در اظهار عقیده خودشان بیشتر پافشاري میکردند. و به همین نسبت، تعداد مخالفان آن عقیده نیز، افزایش
مییافت و زبان طعن و انتقاد و بحث و رد و ایرادشان بازتر میشد. بطوري که وقتی زمان شیخ صدوق فرا رسید دائره مباحث و رد
و ایرادها توسعه یافته بود. شیخ صدوق و مسأله غیبت صدوق در اواخر زمان غیبت صغري تولد یافت و در سال 381 ق. وفات نمود.
را در اواخر عمرش تألیف کردهاست. اما علت تألیف کتاب یاد شده این بود که در آن عصر، از » کمال الدین و تمامالنعمۀ « او کتاب
طرف فرقه اسماعیلیه که فرقه قابل توجهی بودند و فرقه زیدیه و طرفداران جعفر کذاب و اهل تسنن که اکثریت داشتند، ایرادات و
اشکالاتی به فرقه امامیه وارد میشد و بدین وسیله اذهان مردم را مشوب میکردند. از این جهت شیخ صدوق، علیهالرحمۀ، کتاب
را تألیف نمود. در اول آن کتاب اشکالات مخالفان را نقل میکند و بدانها پاسخ میدهد. و بخوبی از عقیده امامیه » کمال الدین «
دفاع میکند و بتفصیل درباره قائم آل محمد بحث میکند. شیخ مفید و مسأله غیبت وقتی نوبت به شیخ مفید رسید باز هم دایره
اشکالات توسعه یافته بود و مسأله امامت، یکی از مسائل قابل توجه شده بود. مفید در سال 336 ق. تولد یافت و در سال 413 ق.
وفات نمود. موقعیت حساس و اهمیت مسأله امامت را از کتابهاي زیادي که مفید در آن عصر، در آن باره تألیف نموده میتوان
دریافت. نجاشی کتابهاي زیر را از جمله کتابهاي مفید میشمارد: کتاب الایضاح فی الامامۀ، کتاب النقض علی ابن عباد فی الامامۀ،
کتاب المسائل العشرة فی الغیبۀ، کتاب مختصر فی الغیبۀ، کتاب جوابات الفارقیین فی الغیبۀ، کتاب نقض الامامۀ علی جعفر بن حرب،
کتاب النقض علی الطلحی فی الغیبۀ، کتاب المسألۀ علی الزیدیۀ، کتاب نقض الامم فی الامۀ، النقض علی غلام العجرانی فی الامامۀ،
کتاب النقض علی النصیبی فی الامامۀ، الرد علی لکرابیسی فی الامامۀ، کتاب الجوابات فی خروج المهدي، کتاب الرد علی ابن رشید
فی الامامۀ، کتاب الرد علی ابن الاخشید فی الامامۀ، کتاب العهد فی الامامۀ. 24 سید مرتضی و مسأله غیبت سید مرتضی در سال
355 ق. تولد یافت و در سال 436 ق. وفات نمود. سید مرتضی از استادان شیخ طوسی بوده است. در آن عصر نیز دائره ردّ و ایراد باز
او در این .» الشافی « هم تا حدودي توسعه یافته بود لذا سید مرتضی قدّ علم کرد و کتاب بزرگی پیرامون امامت تألیف نمود به نام
کتاب تمام مسائل امامت را مورد بحث و بررسی قرار داده و اشکالات و ایرادات مخالفان را پاسخ داده و درباره امام غایب بتفصیل
شیخ طوسی و مسأله غیبت سید .» المقنع « : وارد بحث شده است. علاوه بر آن کتابی هم در خصوص غیبت تألیف نموده به نام
مرتضی در سال 436 ق. درگذشت و منصب زعامت و ریاست امامیه به شیخ طوسی، علیهالرحمۀ، محول شد. در آن عصر فرقه
دوازده امامی، کاملاً معروف و سرشناس بودند و مناقشات و مباحثات مذهبی مخصوصاً در مسأله امامت به اوج خود رسیده بود.
افکار عالی شیخ مفید و سید مرتضی و سایر دانشمندان در پیرامون امامت، در بلاد اسلامی مخصوصاً بغداد پخش شده بود و بدین
جهت، حملات و ردّ و ایرادهاي مخالفان متوجه محیط علمی بغداد بود. فرقه اسماعیلیه و زیدیه به وسیله زبان و قلم به مبارزه
میپرداختند، اکثریت مسلمین یعنی اهل تسنن نیز که تا آن روز کاملًا به خطر توجه نداشتند، در مقابل امامیه بسیج شدند. اما محیط
علمی بغداد، با تمام این اوضاعف خطرناك آماده تبلیغ و مبارزه شده و فداکاریها و مبارزات علمی شیخ مفید و سید مرتضی و سایر
صفحه 35 از 64
کرسی » القائم باللّه « دانشمندان جهان اسلام را متوجه بغداد ساخته بود. در چنین محیط پر انقلاب و غوغایی، از طرف خلیفه وقت
کلام رسماً به شیخ طوسی واگذار شد و او در چنین موقعیت حساس و خطرناکی قرار گرفت و به پیکارهاي علمی و دفاع از عقیده
تشیع مشغول گشت. در اثر مساعی و فداکاري آن دانشمند مبارز، و استادان از خود گذشتهاش بود که فرقه دوازده امامی که تا
مدتی قبل، فرقه گمنامی شمرده میشد به یک مذهب علمی، فعال و مبارز تبدیل شد. تبلیغات شیخ و استادان فداکارش به حدي
مؤثر واقع شد که اذان رسمی شهر بغداد بر طبق عقیده شیعه خوانده میشد. و بر درب اکثر خانههاي شیعیان نوشته بود: محمد و
علی بهترین مردم هستند. و بسیاري از امراء و بزرگان به مذهب امامیه متمایل شده بودند و از آنان طرفداري میکردند. سنّی و شیعه
در مجلس درس شیخ حاضر میشدند و از سخنان علمی وي بهرهمند میگشتند. کار فداکاري کلامی و تبلیغی شیخ به جایی رسید
که مخالفان، از پاسخ علمی عاجز شدند و کار به دست عوام افتاد و ناگهان به شیعیان حمله نمودند و محیط شهر بغداد را تصرف
کردند و شعارهاي محمد و علی را که بر درب خانهها بود محو ساختند و اذان شهر را بر طبق مذاق خودشان درآوردند و کتابخانه
بزرگ و نفیس امامیه را که بهترین نسخههاي خطی در آن موجود بود آتش زدند و ضربه بسیار سنگین و غیر قابل جبرانی بر پیکر
علمی جهان تشیع وارد ساختند. ما قصد نداریم تاریخچه زندگی شیخ را بنگاریم و در صدد نیستیم مشرب کلامی شیخ را بتفصیل
تشریح کنیم و امیدواریم دانشمندان، آن شعبهها را بخوبی بررسی نمایند. هدف ما بیان فهرستی از داستان غیبت ولی عصر و عقیده
استادش سید مرتضی را » الشافی « شیخ طوسی در این باره است. لذا سخن را در همین موضوع متمرکز میسازیم. شیخ طوسی کتاب
در زمان حیات استاد، تلخیص و تألیف کرد و در جلد اول و چهارم آن کتاب، درباره امام زمان، علیهالسلام، بحث نمود. علاوه بر
آن، کتاب جداگانهاي در خصوص امام زمان، علیهالسلام، تألیف نمود و در مقدمه آن کتاب نوشت: شیخ بزرگوار به من دستور داد
که کتابی درباره غیبت صاحبالزمان و سبب دوام غیبت و پاسخ شبهات مخالفان بنویسم. من با وجود کمی فرصت و ناراحتی
روحی و موانع روزگار خواهش او را پذیرفتم و بطور اختصار آن مطلب را تعقیب خواهم کرد. 25 در وقتی که شیخ به تألیف کتاب
مشغول بوده در حدود 192 سال از عمر امام زمان، علیهالسلام، میگذشته است. زیرا در کتاب مذکور مینویسد: اکنون که » الغیبۀ «
سال 477 ق. است من به نوشتن کتاب اشتغال دارم. 26 چنانکه از مقدمه کتاب پیداست تألیف غیبت، در زمانی صورت گرفته که
شیخ از هر جهت تحت فشار و شکنجه روحی قرار داشته و مخالفان اسباب اذیت و آزارش را فراهم میساختهاند. مخالفان چندین
مرتبه خانه و کتابخانهاش را مورد تجاوز قرار دادند تا در مرتبه آخر در سال 449 یا 448 ق. خانهاش را خراب نمودند و کتابخانهاش
را آتش زدند و نوشتههایش را غارت کردند و کرسی کلامش را سوزانیدند و خودش ناچار شد از ترس دشمنان فرار کند و به
نجف منتقل گردد. مؤلف، با آن همه گرفتاري و در اوضاع آشفته و خطرناك بغداد به تألیف کتاب غیبت اشتغال داشت. ابتدا با
ادلّه و براهین متعدّد، وجود امام دوازدهم یعنی فرزند بلافصل امام حسن عسکري را اثبات میکند؛ سپس به شبهات اسماعیلیه،
زیدیه، کیسانیه، ناووسیه، واقفیه، فطحیه و سایرین جواب میدهد. و عقائدشان را ابطال و در هر مورد روایات مناسبی را از باب
نمونه نقل میکند. شیخ طوسی در این کتاب روایات غیبت مهدي موعود را نقل کرده و براي رفع استبعاد از غایب شدن پیغمبر در
و غایب شدن خضر و یوسف و موسی و یونس و اصحاب کهف و غیبتهاي منسوب به بعضی از پادشاهان » شعب ابیطالب « غار و
فرس، و حکماي روم و هند تمسک میجوید. براي رفع استبعاد از طول عمر آن جناب، به عمر حضرت نوح و خضر و دجّال و
سلمان فارسی و لقمان حکیم و گروه دیگري استدلال مینماید. و درباره طول عمر آن جناب که در آن زمان در حدود 192 سال
بوده مینویسد: چنین عمري بر خلاف طبیعت هم نیست. زیرا افراد دراز عمري دیده و شنیده شده است. و خدا هم قدرت دارد که
هر کس را خواست عمر درازي عطا کند و زنده و جوان باقی بدارد. چنانکه اهل بهشت در بهشت جوان میمانند و پیر نمیشوند. و
در فلسفه غیبت ترس از کشته شدن را ذکر میکند. و در فایده امام غایب میگوید: وجود امام لطفی است و تصرف کردن در امور
لطف دیگر. خدا به وسیله ایجاد امام لطف خودش را به عمل آورده و فردي را که براي اداره اجتماع لازم است آفریده و حجت را
صفحه 36 از 64
بر مردم تمام کرده تا اگر خواستند از وجودش بهرهمند گردند، بتوانند و زبان معذرتشان منقطع شود. و تصرف کردن در امور مردم
و خودداري از دخالت و هدایت، از جانب خود مردم است و آنانند که اسباب رعب و ترس و غیبت او را فراهم ساختهاند. و از
جانب خدا کوتاهی به عمل نیامده است. شیخ طوسی نسبت به موقعیت زمانی و مکانی و فرصت کمی که داشته بخوبی از غیبت
حضرت ولی عصر، علیهالسلام، دفاع نموده و به شهادت و اشکالات مخالفان پاسخ داده است. کتابهاي غیبت بعد از شیخ طوسی در
خاتمه، لازم به ذکر است که بعد از شیخ طوسی نیز کتابهاي زیادي در پیرامون غیبت ولی عصر، علیهالسلام، نوشته شده است ولی
مندرجات آنها همان مطلبی است که شیخ مفید و سید مرتضی و شیخ صدوق و شیخ طوسی، علیهمالرحمۀ، تحقیق کردهاند. تغییر
صورت پیدا کرده و مطلب تازه در بین آنها کم است. بر روي هم باید اعتراف کرد که موضوع مهدي موعود گر چه از لحاظ
حدیث بسیار غنی و قابل شک و شبهه نیست و محدثین بزرگوار اسلام رسالت خویش را به انجام رسانیدهاند ولی هنوز مشکلاتی
ویژهنامه نیمه شعبان » پیداي نهان « برگرفته از کتاب .× : دارد و محتاج به تحقیقات عمیق و بررسیهاي بیشتري است. پینوشتها
3- نجاشی، . 2- رجال نجاشی، ص 162 . 1419 ق. ستاد بزرگداشت نیمه شعبان مسجد آیۀاللّه انگجی تبریز. 1- رجال نجاشی، ص 51
7- آغا بزرگ تهرانی، الذریعۀ، ج 16 و کتاب . 6- غیبت نعمانی، ص 2 . 5- غیبت نعمانی، ص 80 . 4- رجال نجاشی، ص 297 . ص 51
9- آغا . 8- رجال نجاشی، ص 145 و رجال شیخ، ص 475 و فهرست شیخ، ص 107 . تأسیس علوم الشیعه العلوم الاسلام، ص 380
. 12 - رجال نجاشی، ص 113 . 11 - الذریعۀ، ج 16 . 10 - رجال نجاشی، ص 292 و رجال شیخ، ص 173 . بزرگ تهرانی، الذریعۀ، ج 16
. 16 - رجال نجاشی، ص 306 . 15 - شوشتري، قاموسالرجال، ج 1، ص 415 . 14 - رجال نجاشی، ص 67 . -13 رجال شیخ، ص 467
-21 . 20 - فهرست شیخ، ص 125 . 19 - رجال نجاشی، ص 206 .315 - 18 - رجال نجاشی، ص 311 . -17 فهرست شیخ، ص 184
24 - رجال نجاشی، ص 311 . 23 - غیبت نعمانی، ص 80 . 22 - فرق الشیعه، ص 132 و المقالات و الفرق، ص 104 . غیبت نعمانی، ص 9
. 26 - غیبت شیخ طوسی، ص 78 . -25 غیبت شیخ طوسی، ص 2 .315 -
گفتگو درباره امام مهدي علیهالسلام- 12
شهید سید محمدباقر صدر تحقیق: عبدالجبار شراره ترجمه: مصطفی شفیعی چگونه یک فرد میتواند سرنوشت بشریت را تغییر
دهد؟ به دنبال سؤالات گذشته به سؤال دیگري میرسیم و آن اینکه یک شخص هر قدر باعظمت باشد آیا میتواند یک تنه این
نقش بزرگ را ایفا کند؟ و آیا این شخصیت جز همان انسانی است که عوامل و شرایط خارجی او را پرداخته تا پیش در آمدي
براي محقق ساختن حرکت طبق همان شرایط باشد؟ منشأ و خاستگاه این پرسش مربوط به دیدگاه خاصی است که تاریخ را این
چنین تفسیر میکند میگوید انسان در حرکت تاریخ عامل ثانوي و فرعی است؛ و عامل اصلی،تنیروهاي مادي و خارجی هستند که
انسان را احاطه کردهاند! در نتیجه یک فرد در بهترین حالات مفسر جهتگیري آن عامل اصلی است و چیزي جز این نیست. در
حالی که ما در دیگر کتابهاي خود بخوبی روشن ساختهایم که اساس تاریخ بر دو محور قرار دارد یکی انسان و دیگري عوامل
مادي که انسان را احاطه کرده است؛ همانطور که عوامل مادي و ابزار تولید و طبیعت در انسان اثر میگذارد، انسان نیز در اطراف
خود و در دیگر عوامل خارجی اثر میگذارد و هیچ توجیهی وجود ندارد که بگوییم حرکت از ماده شروع و به انسان ختم
میگردد؛ مگر عکس آن را هم بپذیریم که ممکن است حرکت از انسان شروع و به ماده ختم گردد؛ زیرا انسان و ماده در طول
زمان در یکدیگر اثر میگذارند. با این حساب یک فرد میتواند در جریان تاریخ از یک طوطی برتر باشد بویژه که این شخص
رابط و واسطه میان زمین و آسمان باشد که این 2 رابط خود همانند یک نیرو براي حرکت تاریخ عمل میکند و این چیزي است که
در تاریخ پیامبران به اثبات رسیده است بویژه در تاریخ پیامبر خاتم، صلّیاللّهعلیهوآله. پیامبر اسلام حضرت محمد، صلّیاللّهعلیهوآله،
به خاطر تحقق رسالت آسمانیاش خود زمام حرکت تاریخ را در دست گرفت و یک خط طولانی فرهنگی و تربیتی ایجاد کرد که
صفحه 37 از 64
» الفتاوي الواضحه « هرگز عوامل مادي و خارجی نمیتوانستند از عهده آن برآیند؛ - چنانکه این موضوع را در مقدمه دوم کتاب
توضیح دادهایم - و هر چه به وسیله پیامبر 3 اکرم، صلّیاللّهعلیهوآله، امکان وقوع داشته به وسیله امام منتظر، علیهالسلام، نیز ممکن
است؛ امامی که از اهلبیت است و رسول گرامی اسلام، صلّیاللّهعلیهوآله، از نقش بزرگ او سخن گفته و به وجود او بشارت داده
است. 4 و بالاخره به آخرین سؤال میرسیم، میپرسند: روشی که میشود تصور کرد چنین فردي بتواند پیروزي قطعی عدالت را به
ارمغان آورد و کیان ظلم و ستم را براندازد، چیست؟ پاسخ دقیق به این پرسش بستگی دارد به شناخت زمان و مرحلهاي که حضرت
مهدي، علیهالسلام، پا به میدان میگذارد؛ اگر بشود دقیقاً خصوصیات و اوضاع و احوال آن زمان را تشخیص داد؛ ممکن است در
پرتو آن بتوان تصویري از چگونگی عملیات و حرکت آن را ترسیم کرد ولی تا زمانی که ما شناختی نسبت به آن زمان نداریم و
چیزي از شرایط و واقعیتهاي خارجی آن را نمیدانیم نمیشود پاسخی علمی راجع به آنچه در آن روز اتفاق خواهد افتاد بیان کرد؛
گر چه میشود حدس و گمانهایی زد که آن هم غالباً بر پایه ذهنیات است نه واقعیتهاي عینی و خارجی. در اینجا یک تصور
درست وجود دارد که میشود آن را پذیرفت. این تصور بر پایه روایاتی است که 5 درباره این جریان وارد شده و نیز بر پایه
تجربههایی است که از انقلابهاي بزرگ تاریخ استفاده میشود. تصور میشود که ظهور حضرت مهدي، علیهالسلام، به دنبال یک
خلأ بزرگ که نتیجه فساد و بحران تمدن است، واقع میشود. این خلأ راه 6 پیشروي رسالت جدید را میگشاید و زمینه روحی
پذیرش دعوت را آماده میسازد. این بحران روحی، حادثهاي اتفاقی نیست که ناگهان در تاریخ تمدن انسانها پدید آید بلکه نتیجه
طبیعی تناقضات تاریخ است، تاریخ منهاي خدا؛ که در نهایت هیچ راهی براي حل آن تناقضات پیدا نخواهد شد. آنگاه است که
آتش روشن میشود؛ آتشی که هیچ چیز باقی نمیگذارد و از هیچ چیز نمیگذرد. در این لحظه است که آن نور ظهور میکند تا
آتش را خاموش و عدالت آسمانی را در گستره زمین بر پا دارد. والحمدلله رب العالمین و الصلوة و السلام علی محمد و آله
الطاهرین. شروع نگارش این اوراق روز سیزدهم جمادي الثانیه سال 1397 ق. و پایان آن عصر روز هفدهم همین ماه بوده است.
والله ولی التوفیق محمدباقر صدر - نجف اشرف تحقیق این کتاب در ماه رجب سال 1416 ق. در شهر مقدس قم پایان یافت. دکتر
عبدالجبار شراره ماهنامه موعود شماره 16 پینوشتها: 1. اشاره است به نظریه مادي تاریخ یعنی تفسیري که مارکسیسم از تاریخ دارد.
ج 1، ص 19 تحلیل علمی و بحث فلسفی عمیقی در این زمینه به قلم استاد شهید صدر، رضیاللّهعنه، شده است. » اقتصادنا « در کتاب
میباشد. 3. ر.ك: کتاب قهرمانان (قهرمانی به صورت یک پیامبر) نوشته » اقتصادنا « و مقدمه کتاب » فلسفتنا « 2. اشاره به کتاب
ص 63 که این مسأله را بخوبی توضیح و تفصیل ظهور حضرت » الفتاوي الواضحۀ « توماس کارلایل. 4. ر.ك: مقدمه دوم کتاب
مهدي، علیهالسلام، به دنبال یک خلأ بزرگ که نتیجه فساد و بحران تمدن است، واقع میشود. این خلأ راه پیشروي رسالت جدید
را میگشاید و زمینه روحی پذیرش دعوت را آماده میسازد. داده است. 5. التاج الجامع للاصول، ج 5، ص 343 ، از ابوسعید از
یعنی: مهدي از » المهدي منّی أجلی الجبهۀ أقنی الأنف یملأ الأرض قسطاً و عدلًا کما ملئت ظلماً و جوراً « : پیامبر، صلّیاللّهعلیهوآله
من است، پیشانی فراخ و بلندبینی؛ زمین را از عدل و داد پر میکند پس از آنکه انباشته از ظلم و ستم شده باشد. 6. اشاره به روایاتی
است درباره نشانههاي ظهور و وقایعی که پیش از ظهور مبارك آن حضرت یا همزمان با آن رخ میدهد. این روایات به صورت
الاشاعۀ « از سید محمد صدر آمده است. هم چنین به کتاب ارشاد شیخ مفید، ص 356 به بعد و کتاب » عصر ظهور « مشروح در کتاب
از محمد بن رسول حسینی برزنجی رجوع شود. 7. اشاره است به عاقبت کار انسان و بحران تمدن که بر اثر رقابت و » لأشراط الساعۀ
کشمکش میان تمدنهاي مادي و قطبهاي سیاسی و ناتوانی در ایجاد امنیت و خوشبختی براي انسانها پیش خواهد آمد. نشانههاي این
خلأ هماکنون پیدا شده و روز به روز در شرق و غرب گسترش مییابد. هر کس اخبار و گزارشها و تفسیرهاي سیاسی روز را
پیگیري کند بخوبی این مسأله را درمییابد؛ و روز موعود دور نیست.
نگرشی به زیارت آل یاسین - 2
صفحه 38 از 64
قسمت دوم السلام علیک یا داعی الله و ربانیّ آیاته سلام بر تو اي خواننده خلق به سوي حق و اي پرورش?گر آیات خداوند این
جمله - که نخستین سلام خاص بر آن وجود مقدس است - متضمن دو صفت از اوصاف کمال حضرتش می?باشد: 1- داعی الله
-2 ربّانیّ آیاته صفت اول داعی الله است. داعی اسم فاعل است؛ به معنی خواننده و دعوت کننده که در اینجا به مفعول اضافه شده
است؛ یعنی، اي کسی که خدا را می?خوانی؛ اي خواننده خدایی. ممکن است به مفعول دوم اضافه شده باشد و مفعول اول در
تقدیر و حرف جرّ حذف شده باشد؛ یعنی اي کسی که بندگان خدا را به سوي خدا می?خوانی و دعوت می?کنی. هر دو احتمال و
معنی در این جمله مناسب است و هر کدام از آنها بیانگر کمالی است از کمالات آن بزرگوار؛ یکی کمال لازم و دیگري کمال
متعدّي. کمال لازم صفت نفسانی آن وجود مقدّس است که پیوسته در حال دعا و خواندن ذات قدّوس الاهی است. کمال متعدي
مقام داعَویّت و دعوت نمودن و خواندن خلق است به سوي حقّ. آن حضرت در هر دو عصر غیبت و ظهور به نحوي به این مقام قیام
نموده این وظیفه بس خطیر را ایفا می?نماید. آري او داعی الله و داعی الی الله. او ختم خاندانی است که دعاة الی الله و خوانندگان
خلقند به حقّ. از این رو که نخستین سلام به آن وجود مقدس به عنوان داعی الله ذکر شده استفاده می?شود که مقام داعویت
برترین مقامی است که حضرتش حائز گردیده است؛ زیرا این مقام مجمع مقامات و در بردارنده کمالات بسیاري است که در سایه
آن مقامات و کمالات، خداوند - جلّ و عزّ - این مقام را عنایت می?فرماید. هر کس نمی?تواند داعی الله باشد. داعی الله کسی
است که از جهل و خطا و لغزش و نادانی محفوظ و مصون است و الّا داعی الله حقیقی نیست. همچنین داعی الله باید عالم بالله باشد
و الّا نمی?تواند داعی و خواننده و رساننده خلق به خالق باشد. چگونه کسی می?تواند به چیزي که نمی?شناسد و علم ندارد
دعوت کند؟ نتیجتاً از خود این جمله می?توان مقام عصمت و قداست و علم وآگاهی مطلق آن حجّت مطلقه حقّ و داعی الله مطلق
را استفاده کرد. گفتیم مقام داعویت - که نخستین مقام مذکور در این زیارت شریفه است - می?تواند از بالاترین و برترین مقامات
آن صاحب مقامات جامعه باشد؛ زیرا از سال 260 هجري تا به حال و از حال تا آن زمان که اراده حقّ متعال به حیات آن حقیقت
حیات تعلق گرفته است، صاحب مقام داعی اللهی بوده و هست و خواهد بود. او از همه دعاة الی الله در این مقام بیشتر جا داشته و
دارد که آباء گرامی و اجداد طاهرینش هر کدام چند سالی بیش تکیه گزین این مسند نبودند. صفت دوم در این سلام، ربانیّ آیاته
می?باشد. خوب است ابتداءً معناي ربانی را بیاوریم تا مفاد این سلام بهتر روشن شود. مرحوم طریحی گوید: در کشّاف آمده است
که ربّانی کسی است که تمسّ کش به دین و اطاعت خداي - تعالی - محکم و شدید باشد. در قاموس است که خداپرست
خداشناس را ربّانی گویند. طبرسی گوید: کسی که امر مردم را اصلاح و تدبیر نماید (چنین خوانده می?شود)... در حدیث که وارد
علمی نیست مگر از عالم ربّانی. مقصود کسی است که علمش موهبتی است و حق - ؛» لا علم إلّا مفن عالمف ربّانیّف « : شده است
تعالی - فرمان یادگیري از وي را داده باشد یا آنکه راسخ و پابرجاي در علم است یا کسی که جز خدا چیزي در طلب علم در نظر
ندارد یا کسی که به دین خدا پاي?بند است. گفته?اند: ربّانی منسوب به ربّ است که الف و نون براي مبالغه به آن اضافه شده
[یاي آخر آن یاي نسبت است]. بعضی آن را از ربّ به معنی تربیت گرفته?اند. 1 با توجه به آنچه در معناي ربّانی آوردیم، این جمله
را می?توان چنین معنی کرد: سلام بر تو اي کسی که در میان آیات پروردگار و نشانه?هاي او پیوند و ارتباط با دین و طاعت حقّ
از همه بیشتر است تا آنجا که خودت نفس دین هستی و اطاعت از تو اطاعت از خدا است. سلام بر تو اي کسی که مربّی و تربیت
کننده آیات حق متعالی. بنا بر این معنا، جمله بیانگر مقام منیع ربّانی آن وجود مقدس نسبت به همه آیات خلقت می?باشد. خداوند
سبحان تربیت و پرورش جمیع آیاتش را بجمیع معنی الکلمۀ به خاندان رسالت، علیهم?السلام، اضافه نموده است. امروز این مقام
شامخ و منصب والا به آن امام همام اختصاص دارد. تنها کسی که بر اریکه ربّانیت حقّ به حق تکیه زده و تربیت و پرورش تمام
آیات حقّ به کف با کفایت او سپرده شده آن وجود مقدس است. ممکن است در توضیح این جمله چنین بگوییم: با توجه به اینکه
صفحه 39 از 64
تمام آیات خلقت و آفریده?هاي آفریدگار می?توانند نمایانگر او باشند و او را نشان دهند و آیه ربّ قرار گیرند، آن وجود مقدس
ربّانی آیات است؛ ربّ النوع آیات حق است و از همه آیات آیتیّتش بیشتر و از همه نشانه?ها نشان دارتر است. این هم از عجائب
آیات است که آیتیّت آیه?اي بی?نشان - که کسی نشانی از او ندارد و جایش را نمی?داند - از همه آیات بانشان - در مقام
معرفی خلّاق سبحان و خداي مهربان بیشتر باشد تا آنجا که ربانی آیات او قرار گیرد. سلام بر تو اي کسی که از همه بیشتر خدا را
نشان می?دهی. آخرین احتمالی که در معناي این جمله به نظر می?رسد این است: سلام بر تو اي ربّانی؛ اي نشانه خداگونه؛ اي آیه
هستی؛ نشانه هستی؛ اي مخلوق هستی؛ آیه و نشانه و مخلوق و بنده?اي خداگونه و خدانشانه؛ با حفظ جهت مخلوقی و امکانی و
لا فرق بینک و بینها إلّا أنّهم عبادك و خلقک؛ فتْقفها و رتقفها « : حدوثی و همه آنچه در چنین مقامی باید لحاظ شود که
2 تو آیه?اي هستی که جلوه ذوالآیه داري؛ مخلوقی هستی که از خالق نشان داري؛ تو خدا نشان دهی. خدا که دیده .»... بیدك
نمی?شود. او با هیچ کدام از حواس ظاهري و باطنی درك نمی?گردد. باید تو را دید که وجه الله?اي؛ با تو سخن گفت که افذفن
الله?اي؛ از تو حرف شنید که لسان الله?اي. این جا قلم در می?ماند که چه بنویسد تا از دائره و مرز بیرون نرود و سرشکسته نگردد!
65 ماده ربب. 2. مصباح : تألیف: سید مجتبی بحرینی 1. مجمع البحرین 2 ،» سلام بر پرچم افراشته « برگفته از کتاب .× : پی?نوشتها
المتهجّد: 740 (از توقیع شریف دعاي ماه رجب).
اعتقاد وحدت بخش
گفتگوي?اختصاصی?موعود با سید ساجد نقوي رهبر شیعیان پاکستان گفتگوازپریوش?دانش?نیا موعود: از نظر مسلمین و
معتقدات اسلامی اصلاح و بازگشت کامل جهان از چه زمانی و با چه کسی آغاز می?شود؟ تا حدي که اطلاع دارم بشریت?بر این
اتفاق نظر دارد که براي این جهان بشریت?یک منجی لازم است و حتما در یک مقطعی از زمان یک منجی براي نجات
بشریت?خواهد آمد و جهان را از این همه مظالم و مشکلات و سختیها نجات خواهد داد. در ادیان مختلف هم این اتفاق نظر وجود
دارد که در جهان توسط کسی که رهبري می?کند و بر علیه ظالمین و طاغوتها قیام می?کند ;جامعه?اي مبنی بر عدل و انصاف به
وجود می?آید. این عقیده ماست که آن منجی و نجات?بخش امام مهدي، علیه?السلام، است و این عقیده نیز مبنی بر تعلیمات
اسلامی، قرآن و فرموده?هاي رسول اکرم، صلی?الله?علیه?وآله، است. ولی اینکه ایشان کی ظهور خواهند کرد و علائم ظهور
کدام است که حتمی است و ما باید به آن اعتقاد کنیم، معلوم نیست. ما در انتظار هستیم و حتی همه عالم در انتظار است. ما باید از
این عقیده درس بگیریم چون حضرت مهدي، علیه?السلام، براي نجات بشریت می?آید، نجات از دست ظلمه و طاغوتها، پس اگر،
ما پیروان مهدي هستیم و می?خواهیم از او پیروي کنیم باید بر علیه مصائبی که از طرف طاغوتها بر بشریت وارد می?شود ;قیام
کنیم و جهاد کنیم تا جلو این ظلم را بگیریم و دستهاي آنها را کوتاه کنیم. موعود: آیا مسلمین نمی?توانند مانند غربیان و قدرتهاي
امپریالیستی براي جهان آینده و آینده جهان تصمیم?گیري کنند؟ اگر می?توانند مقدمه این حرکت چیست؟ براي این کار هم ما
محتاج به وحدت هستیم. چون وحدت منشا قدرت است?بالاخص در این زمان که قدرتهاي استعماري همه متحد شده?اند بر اینکه
بشریت را تحت ظلم و ستم خود درآورند و سلطه خود را بر مردم ستمدیده جهان استمرار دهند. ما مکلفیم از طرف خدا، قرآن و
و براي به وجود آمدن آن قیام لازم است و مجتمع ? « لیقوم الناس بالقسط » پیغمبر خدا که یک نظام قسط در دنیا به وجود آوریم
کردن نیروها لازم است. اگر ما تفرقه داشته باشیم و متفرق باشیم نمی?توانیم با قدرتهاي استعماري مقابله کنیم و این زمان که همه
تشنه عدالت اسلامی?اند و دنیاي بشریت هم نجات خود را در همین نظام عدل اسلامی می?بیند. نظامی که اگر در دنیا نافذ شود
بشریت نجات خواهد یافت. پس بر ماست که نظام عدل اسلامی را تقویت کنیم و با منطق و فکر و علم آن را اثبات نماییم و با
توطئه?هایی که بر علیه این نظام از طرف استعمارگران می?شود مقابله کنیم. بنابراین وحدت ضروري است و تنها وسیله?اي که
صفحه 40 از 64
استعمار می?خواهد با آن مسلمین را تضعیف کند تفرقه و فرقه?گرایی است و ایجاد گروهها و انفکاك در مسائل فرعی. این
تجربه?اي بوده که استعمار در بسیاري از کشورهاي اسلامی آن را اتخاذ کرده است. بعد از پیروزي انقلاب اسلامی در ایران،
استعمارگران متوجه شدند که احتمالا انقلاب اسلامی دیگري هم در عراق و پاکستان ممکن است?به وقوع بپیوندد. از این رو توطئه
کرده و جنگ ایران و عراق را راه انداختند. از آن طرف هم در پاکستان بین شیعه و یک گروهی از آلت دستان استعمار توطئه
کرد. سنی و شیعه هیچ اختلافی آنجا با هم ندارند فقط یک گروه آلت دست استعمار است که مسایل جزیی و فرعی را علم
می?کند و می?خواهد بین شیعه و سنی ایجاد تفرقه کند. در پاکستان شیعه و سنی با هم کاملا متحدند. به طوري که در یک
خانواده هم شیعه هست و هم سنی. اینها با هم زندگی می?کنند، وصلت می?کنند و خویشاوندند. ما سعی کردیم ضمن ارتباط با
به وجود آوریم که در آن تشکل همه احزاب دینی بر علیه ? « شوراي همبستگی ملی » گروههاي اهل سنت تشکلی به نام
فرقه?گرایی و تفرقه متحد شدند و همه تفرقه را محکوم کردند. استعمار که دید در ایجاد تفرقه موفق نشده است ;از طریق تروریسم
به ? « مهدویت » وارد شد که در این چند سال می?بینید که بسیاري از شیعیان را ترور کردند. موعود: چگونه می?توان از موضوع
عنوان وجه مشترك اعتقادي مسلمین براي آماده?سازي و ایجاد وحدت بین آنها استفاده کرد؟ یکی از ترفندهایی که همان گروه
آلت دست در چند سال پیش بر علیه مسلمین انجام داد این بود که بر علیه حضرت مهدي، علیه?السلام، چیزهایی گفتند و
توهین?هایی کردند که این مساله در شوراي همبستگی مطرح شد و همه احزاب این عمل را محکوم کردند و گفتند که ما در
ظهور حضرت اتفاق نظر داریم. ببینید که استعمار براي رسیدن به اهداف خود چگونه وارد می?شود. آنها خوب می?دانند که این
عقیده بین سنی و شیعه مشترك است و احترام فوق?العاده?اي دارد لذا می?خواهند این را خدشه?دار کنند. شیعه و سنی در قطعیت
ظهور مهدي متفق?اند. اما این عقیده با توجه به ناخت?شیعیان از منجی بین شیعیان اهمیت?بیشتري دارد ولی در میان اهل سنت
مسکوت است. اما اینکه بر این مبنا راهی براي آینده ما اتخاذ بشود باید گفت که نخیر این کار انجام نشده است. موعود: جهان
مسیحی و یهودي سعی در گسترش موضوع بازگشت مسیح دارد ;جنابعالی چه نظري درباره آماده?سازي اخلاقی و عملی مسلمین
براي زمان احتمالی ظهور و بازگشت موعود دارید؟ معلوم است که وقتی یک نهضتی در بین مسلمین به وجود آمد و آنها برگشتند
به طرف قرآن و سنت و در صدد پیاده کردن نظامی عادلانه بر مبناي سنت و قرآن برآمدند و دیدیم که انقلابی هم بر همین مبنا
پیروز شد و حکومت اسلامی به وجود آمد و به وجود آمدن آن جهشی را که در بین مسلمین بود بیشتر کرد و ملتهاي دیگر یعنی
غربیان دیدند که نمی?توانند آن قدرت و سلطه خود را داشته باشند و دیگر قدرت مادي آنها در مقابل این خیزش کارساز نیست
آنها هم رو کردند به نوعی معنویت. این همان چیزي است که مسلمین باید به نحو صحیحی از آن براي تبلیغ استفاده کنند. یعنی از
روحیه?اي که در توجه به مذهب براي آنها به وجود آمده استفاده کنند و حقایق و معارف اسلامی را با استدلال و برهان تبلیغ کنند
تا آنها را با استفاده از شرایط بتوانیم در ظل و پناه اسلام بیاوریم. نکته جالب در همین ظهور حضرت عیسی مسیح که گفتید تبلیغ
می?کنند این است که ما هم این را قبول داریم و حضرت مهدي، علیه?السلام، نماز را می?خوانند و دیگران پشت?سر حضرت
نماز می?خوانند. یعنی برگشت?حضرت مسیح، علیه?السلام، دلیل بر وجود حضرت مهدي، علیه?السلام، و قوت این عقیده
مسلمانان است. موعود: به نظر شما طرح مساله بازگشت منجی و موعود آخرالزمان چه تاثیري در اخلاق عملی مسلمین و بویژه
جوانان دارد؟ ما باید در بین جوانها این عقیده را تبلیغ کنیم و جزییات آن را شرح دهیم و آنها را آگاه کنیم و بگوییم مهدي
می?آید که ظلم و فساد و اخلاق سیئه را از بین ببرد و شما هم باید از این توانایی خود استفاده کنید و بیایید منکرات را از بین ببریم
و اخلاق سیئه را از بین ببریم و جوانها را هدایت کنیم. در این زمان ضرورت دارد که از عقیده مهدي و اوصاف و اخلاق حضرت و
سیره ایشان بیشتر مردم را آگاه کنیم و همین موجب می?شود که مردم به دین و اخلاق تمایل پیدا کنند من این مجله شما را امروز
دیدم و تاکنون ندیده بودم. بسیار کار خوبی است و سعی خواهیم کرد از آن استفاده کنیم و آن را به زبان اردو ترجمه و بین
صفحه 41 از 64
می?گویند ولی اسم اصلی?شان مهدوي است. ? « ذکري » جوانان منتشر کنیم. ما در بلوچستان پاکستان گروهی داریم که آنها را
آنها فکر می?کردند که ما اعتقاد به مهدي نداریم ما کار کردیم و تبلیغات کردیم و کتابهایی منتشر کردیم و آنها متوجه شدند که
ما مهدوي و شیعه هستیم. این مجله در آگاه کردن مردم می?تواند بسیار مؤثر باشد.
دارالسلام کرمان
مهدیه شهداي مسجد مقدس صاحبالزمان کرمان گزارش: مریم ضمانتییار با جمکران همه آشنایید که جمکران نه مسجدي
مقدس در نزدیکی قم که بنایی مقدس در نهانخانه وجود هر شیعه دوستدار حضرت مهدي، علیهالسلام، است. چه بسیارند کسانی
که هرگز جمکران نرفتهاند اما در خلوت و تنهایی خود هزار ندبه جمکرانی خواندهاند و به سعادت دیدار، حضرت نایل آمدهاند و
نرفتهاند اما چهل شب چهارشنبه که نه، صدها شب، در خلوت، سجاده گشوده و به حسرت یک » سهله « چه بسیار کسانی که هرگز
لحظه دیدار، نذرها کردهاند و سجادههاي خیس اشکشان گواه سجدههاي عاشقانهشان در سهله دل است. از آنها که سرداب مبارك
را زیارت کردهاند و نه براي رفع نیازهاي مادي یا » آقا « سامرا را زیارت نکردهاند بپرسید چند بار در خلوت سامراي تنهاییشان
درمان دردهاي جسمانی که فقط به عشق یک لحظه دیدار سیماي آسمانیاش اشکها ریختهاند و التماسها کردهاند...؟ پس حرف
اول را نه جمکران و سهله و... میزند که حرف اول را دل عاشق میزند و پاي همه چیزش هم میایستد. آخر عاشقی به دنبال
خودش غربت و دلتنگی دارد، تنهایی و بیکسی و هجران جانسوز دارد ولی عاشق همه اینها را به جان میخرد و در خلوت
غریبانهاش اشک میریزد و دعا میکند که غربت و تنهایی محبوبش به سر آید که همه چیز تحمل کردنی است جز اینکه محبوب
آسمانی، غریب باشد و تنها... اینها، همه را گفتم که بگویم در شیعه خانه امام زمان، علیهالسلام، در ایران اسلامی، شهري است به
نام کرمان در دل کویر که در دامنه کوههاي سر به فلک کشیدهاش، مسجدي قدیمی است که به نام مقدس صاحبالزمان،
علیهالسلام، متبرك است. اگر صبحهاي جمعه قبل از طلوع آفتاب راهی آنجا شوي و در مسیر خیابانی بلند قدم بزنی که در دو
شهرت دارد و بیش از پنجاه سال است که به این منطقه صفا بخشیده است، » قائم « سویش جنگلی سر سبز و زیبا به نام مقدس
میبینی که مردان و زنانی راهی دامنه کوه هستند و در بین آنان جوانانی را میبینی که با پاي برهنه تمام این مسیر طولانی را پیاده
طی میکنند. آنها که میتوانستند صبح جمعه را در خواب و بیخبري بگذرانند یا در تفریح و... راهی دامنه کوه صاحبالزمان
شدهاند و هنوز آفتاب طلوع نکرده مسجد از جمعیت موج میزند. نه تبلیغی، نه فراخوانی، نه ظاهراً دعوتی از سوي کسی، جز اذن
دوست، جز عشق محبوب و جز نگاه عنایت و دعوت خود حضرت، هیچ چیز این جمعیت چند هزار نفري را از میان جنگل سبز قایم
یا اباصالح المهدي « : به سمت کوه صاحبالزمان فرا نمیخواند. از همان اولین میدان، تابلویی بزرگ نگاهت را جلب میکند
و خیل جمعیت با دیدگانی مشتاق و اشکبار به سوي مسجد روان است. مسجدي که از یک سو گلدستههایش سر به »... ادرکنی
آسمان آبی کویر میساید و از سویی همجوار خفتهگان در خاك است. همسایه دیوار به دیوار خورشیدهایی که در خون غروب
کردند تا در رکاب مولایشان، در صبح صادق موعود، طلوع کنند. و صداي مداحی که هر جمعه در مهدیه شهداي مسجد
صاحبالزمان کرمان، دعاي ندبه میخواند و دعایش در تمام آن ناحیه سرسبز و باصفا به گوش میرسد و آنها را که توان و پاي
رفتن از دامنه کوه و بالا رفتن از پلههاي ساختمان مسجد نیست، در گوشه و کنار، در جوار گلزار شهدا، در میان چمنهاي سبز و
شبنمزده، همصدا با میهمانان حضرت در مسجد، بهرهمند میکند. میبینی یکی به خلوت دامنه کوه پناه برده، یکی به درختی تکیه
انتظار آغاز میکنند » ندبه « کرده، آن دیگري کنار قبر شهیدش زانو زده و مسجد هم از جمعیت موج میزند... اینها صبح جمعه را با
را با آواي دلنشین مهدي، علیهالسلام، و در پایان هزاران جمعه انتظار نجوا کنند. مهدیه شهداي مسجد » سمات « به این امید که
مقدس صاحبالزمان کرمان دلسوختگانی از سراسر استان و حتی کشور دارد که از راههاي دور و نزدیک هر شب جمعه به آنجا
صفحه 42 از 64
میآیند تا صبح جمعه، ندبه را در مهدیه زمزمه کنند. در طول این سالها، لحظاتی گذشته که اگر پاي صحبت عاشقان مهدي،
علیهالسلام، در مهدیه بنشینی یک دنیا گفتنی دارند اما ناگفتههاي بسیاري هم در دلها مکنون است تا مبادا واگویه کردن لحظههاي
نورانیف وصال آنها را از حلاوت تکرار محروم سازد. حجۀالاسلام و المسلمین حاج آقا نیشابوري از روحانیون سرشناس استان
کرمان و مدیر حوزه علمیه، از اعضاء هیأت امناي مهدیه شهداي مسجد مقدس صاحبالزمان، علیهالسلام، و امام جماعت مسجد
طالبی، درباره این بناي مقدس چنین میگوید: از زمان کودکی من یعنی بیش از هفتاد سال پیش این مکان مقدس مورد علاقه و
عنایت مردم کرمان بوده است. دامنه پایین مسجد و کوههاي اطراف آن از دیرباز محل پناه مردم بوده و از جمله نشانههاي به جا
مانده از آن دوران میتوان به ستونهاي محکم و خشتی و عمارت بسیار قدیمی مسجد که هنوز هم پابرجاست، اشاره کرد. در آن
دوران، در این مکان آبانبارهایی وجود داشت که از آب باران پر میشد و آب مردم شهر را تأمین میکرد و در کنار این
آبانبارها، به جز مسجد بناي دیگري نبود. مرحوم آیۀالله حاج میرزا محمدرضا... که از اعاظم بزرگ آن زمان بوده، میفرمودند در
این دامنه مقدس بزرگانی دفن شدهاند که به حرمت آنان باید قدر این مکان را بیش از پیش بدانید. از جمله آثار به جا مانده در
این مکان مقدس از سالها قبل، میتوان به سنگ نوشتههایی به طول 2 متر و قطر چندین متر اشاره کرد که بر روي آنها مطالبی
درباره پیشینه زندگی مردم و همچنین درباره وقوف عرفا و بزرگان در این مکان مقدس نوشته شده است. در آغاز دوران جنگ
تحمیلی، با توجه به نام مبارك صاحبالزمان، علیهالسلام، و قداست این مکان، بهترین محل براي گلزار شهدا در اینجا پیشبینی شد
و ساختمان جدید مهدیه شهدا در کنار بناي قدیمی مسجد صاحبالزمان و با همت مردم بزرگوار و عاشق امام زمان، علیهالسلام، در
طول چندین سال ساخته شد چون مردم از دیر باز شبهاي چهارشنبه و جمعه در مراسم مذهبی مسجد قدیمی صاحبالزمان شرکت
میکردند، با شروع احداث بناي جدید مهدیه، روز به روز بر جمعیت مشتاق امام زمان، علیهالسلام، افزوده شد و بعدها که دعاي
ندبه صبح جمعه هم به برنامه مسجد اضافه شد، محافل رونق خاصی گرفت و امروزه این جمعیت کثیر و غیر قابل توصیف، هر صبح
جمعه از شهرهاي دور و نزدیک و حتی از استانهاي دیگر خود را به این محل میرسانند تا از فضاي معنوي آن بهرهمند شوند. حاج
محمد قاضیزاده مدیر اجرایی مهدیه شهدا و عضو هیأت امناء نیز درباره مهدیه و این مکان مقدس میگوید: بزرگترین مسؤولیت
این مجموعه که به نام مقدس صاحبالزمان، علیهالسلام، فعالیت میکند بالا بردن سطح درك و شناخت استقبالکنندگان و مشتاقان
مهدیه شهدا است تا هر چه بیشتر نسبت به امام زمان خویش معرفت یابند. در مهدیه علاوه بر صبحهاي جمعه با سخنرانی و قرائت
دعاي ندبه، شبهاي چهارشنبه و جمعه نیز با قرائت دعاي توسل، زیارت آل یس، دعاي کمیل، زیارت عاشورا و زیارت جامعه این
مکان مقدس در خدمت عموم هموطنان عزیز است که همه هفته از اقصی نقاط کشور و شهرهاي استان، شب جمعه را در اینجا تا
صبح به راز و نیاز با خدا و درد دل با امام عصر، علیهالسلام، میپردازند و میهمان امام زمان، علیهالسلام، هستند. از دیگر فعالیتهاي
ناچیز مهدیه، تولید و پخش یک برنامه رادیویی با موضوعیت امام زمان، علیهالسلام، با مشارکت صداي جمهوري اسلامی مرکز
کرمان است که این برنامه از یکسال پیش هر هفته پنجشنبهها به مدت نیم ساعت با برنامههاي متنوع ضمن پرداختن به موضوع
مهدویت و انتظار با اجراي مسابقه بوي گل نرگس و طرح سؤالاتی در رابطه با امام عصر، علیهالسلام، پخش میشود و تاکنون بیش
از 50 هزار نفر از مشتاقان موفق به تماس تلفنی با این برنامه و شرکت در مسابقه شدهاند که هر هفته نیز از سوي مهدیه جوایزي از
جمله سفرهاي زیارتی، سیاحتی و دهها جوایز ارزنده دیگر اهدا شده است. که این برنامه هم اینک نیز ادامه دارد. حاج آقا
سعادتفر استاد دانشگاه و عضو هیأت امناي مهدیه شهدا نیز درباره این مکان مقدس میگوید: خداوند انسانها و بندگانش را به
عبادت امر فرموده و این عبادت باید در اماکن مقدس و مشخصی صورت گیرد. چرا که همه توسلها و دعاها و عبادات نیاز به
مکانی خاص و مشخص دارد و خداوند نظر و توجه خاصی به این اماکن مقدس دارد. چون ویژگی مکانی یکی از خصوصیات
استجابت دعاست که با طهارت ظاهري و باطنی و توجه قلب و رعایت آداب خاصی، امکان حضور دادهاند. مهدیه شهدا به جهت
صفحه 43 از 64
نزدیکی و قرب به قبرستان از امتیاز خاصی برخوردار است. چرا که بزرگان دین، ما را براي تأمل و تفکر به این مکان یعنی قبرستان
رجوع دادهاند چون قبرستان ما را به تدبر و تفکر وامیدارد. یکی دیگر از خصوصیات این مکان مقدس نزدیکی آن به گلزار شهدا
است، چرا که شهیدان طبق کلام خدا زندهاند و نزد او روزي میخورند. و چون شهدا بزرگترین سرمایه خود را در طبق اخلاص
تقدیم خدا کردند، پروردگار نیز بزرگترین و بهترین برکات خود را همواره بر آنان نازل میکند. دیگر خصوصیت این مکان
مقدس قرار گرفتن آن در دامنه کوهی به نام صاحبالزمان است که از دیرباز مورد توجه همگان بوده است. امروز مهدیه
صاحبالزمان با زیربناي 4000 متر مربع و چندین سالن بسیار بزرگ پذیراي جمعیت چندین هزار نفري صبحهاي جمعه است و در
حال حاضر با نظارت هیأت امناء اداره میشود. این هیأت بر تمام کارهاي فرهنگی، طرحهاي عمرانی، توسعه مهدیه و مسجد و
تمامی امورات جاري مهدیه نظارت دارند. رسالت اصلی مهدیه شهدا نیز اشاعه فرهنگ غنی و انسانساز اهلبیت، علیهمالسلام، در
جامعه و معرفی چهره واقعی امام زمان، علیهالسلام، و تبیین فلسفه انتظار، رفع شبهات از انتظار امام عصر، علیهالسلام، حضور بیشتر
فرهنگ و تفکر امام زمان، علیهالسلام، در زندگی روزمره مردم و جذب جوانان پاك و معصوم این مرز و بوم به سمت فرهنگ
مهدویت است.
اسلام، تنها راه نجات آمریکا و جهان
اشاره: دکتر مایکل برداین، استاد تاریخ دانشگاه آریزونا در آمریکاست. او در سال 1992 به اسلام روي آورد و نام محمد اسعد را
برگزید و هم اکنون مسؤول مرکز اسلامی توسان آمریکاست. براي دریافتن انگیزه اسلام آوردن او و دیدگاههایش پیرامون اسلام و
مسلمانان آمریکا و نیز مفهوم غرب از نظر مسلمانان آمریکایی و... گفتگوي زیر را با او ترتیب دادیم: س: شما یک مسلمان
آمریکایی هستید؛ این یعنی چه؟ ج: اگر یک زن اروپایی یا آمریکایی که با مردي مسلمان ازدواج میکند، اسلام بیاورد، شگفت
نخواهد بود. اما مسلمان شدن مردي چون من، غیر عادي مینماید. البته این نگرش بسیاري از آمریکاییهاست که دقیق هم نیست.
زیرا مردان و زنانی اروپایی و آمریکایی وجود دارند که بیآنکه با مسلمانی ازدواج کرده باشند، مسلمان شدهاند و میشوند. اگر
چه شمار آنها اندك است، اما رو به فزونی میروند. هنگامی که یک مرد یا زن آمریکایی اسلام میآورد با مشکلهاي پیچیدهاي در
خانواده و محل کارش رو به رو میگردد. این مسأله در خانواده، نه تنها به معناي پشت پا زدن به همه عقاید پیشین خویش، خانواده
و جامعه است، بلکه به معناي کنار گذاشتن فرهنگ و نظام ارزشی آمریکایی است. بنابراین چنین کاري تقریباً خائنانه تعبیر میشود
و تهدیدي نسبت به خانواده و جامعه ارزیابی میگردد. به هر حال، ما مسلمانها میدانیم که قضیه این گونه نیست. زیرا همه
ارزشهاي مورد توجه آمریکاییها مانند آزادي و تلاش براي خوشبختی، ارزشهایی اسلامی هستند که در چارچوب تعالیم قرآن و
سنت پیامبر ما محمد، صلّیاللّهعلیهوآله، قرار گرفتهاند. البته با همین ارزشها در اسلام، بسیار دقیقتر و بااهمیتتر از آنچه در غرب
دیده میشود برخورد شده است زیرا اسلام بر مکارم اخلاق، قداست پیوند همسري و اهمیت خانواده تأکید کرده است، در حالی
که بیشتر آمریکاییها به این موارد به عنوان مرده ریگهاي بر جاي مانده از گذشته مینگرند. س: چرا مسلمان شدید؟ ج: اول و پیش
از هر چیز، لطف و عنایت خداوند بزرگ بود که مرا به اسلام خواند. هیچ کار باارزشی انجام نداده بودم و هیچ ویژگی مهمی
نداشتم که در خور چنین تحولی شوم. تنها و تنها فضل خدا بود. دوم اینکه اسلام آوردم براي اینکه تنها راه حل مشکلهاي امروز
آمریکا و جهان است. بدون اسلام، آیندهاي تیره و ناپایدار خواهیم داشت. سوم اینکه مسلمان شدم چون اسلام، خردزا و منطقپرور
است. راهحلهاي عملی همه مشکلهاي شخصی، ملی و جهانی امروز نیز در اسلام نهفته است. روانشناسی، اقتصاد، سیاست، معاملات،
اخلاق و دیگر تعالیم اسلامی، آفرینش بیمانند آفریدگاري که همه ما را آفریده نمایان میسازد. یگانهاي که آفریدههاي خود را
میشناسد. براي مسلمان شدن، چه دلایلی بهتر از اینها میخواهید؟ امروز آمریکا و جهان، دچار فاجعهاي بزرگ و بیسابقه شدهاند.
صفحه 44 از 64
اگر بتوان مانندي براي دوره جاهلیت پیدا کرد، همین دوره است. در آغاز سال جاري، مشتی مسیحی تندرو در اوکلاهاما به یک
ساختمان دولتی حمله کردند و حدود دویست زن و کودك را کشتند. بیدرنگ مسلمانها را به خاطر انجام این جنایت جنونآمیز
محکوم کردند بیآنکه دلیلی براي این اتهام داشته باشند و مراکز اسلامی در جاي جاي آمریکا تهدیدهایی مبنی بر حمله و قتل
دریافت کردند. براي زنان مسلمان و باحجاب، تنگناهایی درست کردند که در پی آن، یک زن باردار، فرزند خود را از دست داد.
دانشآموزان و دانشجویان مسلمان نیز با مشکلهایی رو به رو شدند. با همه این احوال، آمریکإ؛پپ میتواند با کمک اسلام، هم
خود و هم جهان را نجات دهد. من مسلمان شدم براي اینکه خدا چنین دین خوبی را به ما ارزانی کرد و الگویی به نام محمد،
[صلّیاللّهعلیهوآله] را براي ما فرستاد و مسلمان شدم براي اینکه اسلام، نسخه نجات جهان و کشورم را در جیب دارد. س:
اندیشمندان غربی معتقدند تمدن غرب به سوي بنبست گام برمیدارد و بشریت را به طرف تمدن انسان بحرانزده میبرد. زیرا
دگرگونیهاي معاصر، اوضاع بحرانی را وخیمتر کرده است، نظر شما چیست؟ ج: به عقیده من تمدن غربی به بنبست میرسد و
جاي آن را تمدن اسلامی خواهد گرفت. انشاءالله اسلام رفق و مدارا و نه اسلام اختلاف، تفرقه، دشمنی، حزببازي، و... و اسلام
قرآن و سنت شریف، جایگزین خواهد شد. اسلامی که خدا خواسته است نیروي برجسته (و نه سلطهگر) جهان در قرن بیست و یکم
باشد. شمار اندکی از مردم، چنین تغییري را در جهان دریافتهاند. ما به عنوان مسلمان توفیق یافتهایم که این را بفهمیم زیرا از قرآن
آموختهایم که هستی به سوي یک هدف آسمانی همواره در حرکت است. مسلمانان میدانند که طلوع و غروب تمدنها بخشی از
سنت الهی است که در پی هدفی خدایی رخ میدهد. بسیاري از اندیشمندان غربی دریافتهاند که تمدنشان به آخر خط رسیده است
و از این مسأله بیمناك شدهاند. برخی پیشبینی میکنند که اسلام به عنوان تمدنی نیرومند جاي تمدن ایشان را میگیرد. بعضی نیز
دریافتهاند که تمدن اسلامی میتواند همه تمدنها از جمله تمدن غربی را از نیستی برهاند. بد نیست که در اینجا به برژینسکی،
مشاور امنیت ملی کارتر، اشاره کنم. او شهرت خود را مدیون پیشبینیهایش درباره دگرگونی تمدنهاست و ده سال پیش کتابی
نوشته بود و در آن تأکید کرده بود که تمدن کمونیستی به زودي نابود خواهد شد. وي اکنون هشدار میدهد که همین سرنوشت
براي آمریکاي بزرگ نیز رقم خورده است و آمریکا از دو قرن پیش، حرکت به سوي نابودي را آغاز کرده است برژینسکی با
صراحت و تأکید میگوید: جامعه غوطهور در شهوتها نمیتواند آداب اخلاقی جهان را پایهریزي کند و هر تمدنی که نتواند در
اخلاق، پیشگام و جلودار باشد، فرو خواهد پاشید. س: شما تاریخ اسلام را با چه روشی در آمریکا تدریس میکنید؟ ج: تاریخ
اسلام بخشی از تاریخ جهان است و از آن جدا نیست. هر کس بخواهد تاریخ اسلام را درس بدهد باید تاریخ جهان را بداند. من
در دانشگاه آریزونا با نگرشی اسلامی به تدریس تاریخ اسلام میپردازم به دانشجویانم میگویم که من مسلمان هستم اما این مهم
نیست. مهم آن است که بدانید چرا تاریخ اسلام، این گونه گسترده و فراگیر است. میکوشم. آنها را از همه زوایا و حوادث این
تاریخ، آگاه نمایم و نقاط مشترك تاریخ اسلام و تاریخ غرب را به آنها نشان دهم. هنگامی که به برخی مقاطع سرنوشتساز مانند
جنگهاي صلیبی میرسم، تلاش میکنم دیدگاه اسلامی درباره آنها را تشریح نمایم. همچنین حضور مسلمانان در اسپانیا را به
گونهاي تحلیل میکنم که براي همه آنها تازگی دارد. س: تدریس تاریخ اسلام را چگونه آغاز کردید و واکنش دانشجویان نسبت
به دیدگاههاي اسلامی شما چیست؟ ج: تاریخ اسلام را با سیره پیامبر [صلّیاللّهعلیهوآله] آغاز کردم و ابتدا فیلم محمد رسول الله
[صلّیاللّهعلیهوآله] را براي آنها به نمایش گذاشتم این فیلم، تأثیر عمیقی بر دانشجویان دیگر نیز به نمایش گذاشت پس از پایان
درس، بسیاري از دانشجویان نزد من آمدند و براي اطلاعات تازهاي که به آنها داده بودم سپاسگزاري کردند. س: در مورد تاریخ
معاصر یعنی استعمار و استثمار جهان اسلام از سوي غرب چه میگویید؟ ج: در این مورد نیز دانشجویان را از چگونگی ورود
استعمار به آفریقا و خاور میانه آگاه کردهام از اهداف استعمار و پیدایش و نقش دولت یهود در منطقه، سخن گفتهام و این سخنان
در روشنگري ایشان نقش بسزایی داشته است چرا که اطلاعات آنها در چنین مواردي منحصر به دادههاي نادرست و مغرضانه
صفحه 45 از 64
رسانههاي گروهی است من به عنوان یک آمریکایی میدانم چگونه با چنین مردمی حرف بزنم و حقایق را براي آنان بازگو کنم.
س: از جنگهاي صلیبی، که اکنون نهصدمین سالگرد آغاز آن است، سخن به میان آوردید. شما به این جنگها چگونه مینگرید و
آیا پایان یافته است؟ ج: در این مورد با تاریخدان توانا، خانم آرمسترانگ هم عقیده هستم. او به منطقه آمده بود تا در مورد
چگونگی پیدایش این جنگها تحقیق کند. نمیدانم اکنون در منطقه است یا نه؟ اما به این نتیجه رسیده بود که جنگهاي صلیبی هنوز
پایان نیافته است و برخی همکیشان ما همچنان تلاش میکنند که اسلام بر پایه بتپرستی و هرج و مرج بنا شده و ضد مسیحیت
است. در بسیاري از کتابهاي درسی اروپا، چنین مفاهیمی به دانشآموزان و دانشجویان آموخته میشود. گر چه همه اسناد موجود
در این کتابها، ساختگی است، اما هر کس آنها را میخواند گمان میکند واقعیت دارد. من تلاش بسیاري کردهام که این مسأله را
براي دانشجویان شرح دهم، اما ذهنیت آنها نسبت به اسلام و پیامبر [صلّیاللّهعلیهوآله] همچنان نامطلوب است. هنگامی که
میگویند اسلام به زور شمشیر پیش رفته است، براي آنها توضیح میدهم که این مسیحیت و صلیبها بودند که به زور شمشیر پیش
رفتند نه اسلام. س: غرب براي جهان عرب و اسلام به معناي استعمار است؛ براي شما به عنوان یک مسلمان آمریکایی، غرب چه
معنایی دارد؟ ج: نگرش من به غرب، درست مانند نگرش شماست. آمریکا تنها قدرت امپریالیستی جهان است که در داخل و
خارج، هر کاري بخواهد میکند و رژیمهاي دیکتاتوري را در جاي جاي جهان تغذیه میکند. سخن روژه گارودي را یادآور
میشویم که: آمریکا به کشورها کوکاکولا صادر میکند و آنها را وادار میکند که بخرند. در سال 1857 آمریکاییها به ژاپن رفتند
و توپهاي خود را به سوي کاخ امپراتور نشانه گرفتند و گفتند ما میخواهیم با شما رابطه تجاري داشته باشیم. بنابراین هر چه
خواستند کردند. امروز هم آمریکا همین کار ار میکند و میخواهد ژاپن را به امضاي خرید اتومبیلهاي آمریکایی وادار نماید.
آمریکا امروز تنها قدرت بزرگ است، زیرا ستاره استعمارگران کهن (فرانسه، انگلستان و روسیه) تا حدي غروب کرده است. تنها
الاسلام یحمل « این گفتگو با عنوان .× . آرزوي من این است که آمریکا عقل خود را بازیابد و مردم را به حال خویش واگذارد
در مجله العالم، شماره 540 ، تاریخ انتشار مارس 1996 برابر با اسفند 1374 ، به چاپ رسیده است، و » الخلاص لإمیرکا و العالم
74 مجله ترجمان منتشر شده است. /12/ ترجمه آن نیز در شماره 14 مورخ 12
امام خمینی و اندیشمندان جهان اسلام
اشاره: حرکتی که امام خمینی، قدسسره، براي احیاي هویت اسلامی مسلمانان آغاز کرد، فقط به کشور ایران محدود نشد و در
فاصله زمانی کوتاهی مسلمانان جهان، از جنوب آسیا گرفته تا شمال آفریقا و از منطقه بالکان تا قفقاز را تحت تاثیر قرار داد. وجود
بیبدیل امام راحل تاثیري شگرف بر اندیشمندان جهان اسلام گذاشت و باعث گردید که ایشان با تاملی دوباره درباره اسلام به
آنچه سالها از دست داده بودند، برگردند. آنچه میخوانید، گفتگوي کوتاهی استبا تنی چند از اندیشمندان مسلمان از کشورهاي
چه چیزي در وجود امام » : مختلف که به مناسبتسالگرد ارتحال امام امت، به جمهوري اسلامی ایران آمده بودند. از آنها پرسیدیم
آنها پاسخ ما را اینچنین دادند: سید حسن عباس فطرت 65 ساله از روحانیون کشور هندوستان و «؟ خمینی بود که شما را جذب کرد
مدیر مسؤول هفتهنامه صداقت در کشور هندوستان و مدرس حوزه علمیه در آن کشور است. حسن عباس فطرت با وجود این که
تحصیلات دینی را در قم و هند به پایان رسانده، اما لیسانس زبان انگلیسی هم دارد، با او در هتل آزادي به گفتگو نشستیم، او در
امام خمینی، قدسسره . ببینید امام در عرصه عملی اسلام را بنیان کرد و » پاسخ سؤال ما گفت: من کتابی نوشتم تحت همین عنوان
من به عنوان شاگرد کوچکی از مکتب او همواره شارح اندیشههاي او بودهام. چندین مقاله هم در این زمینه نوشتهام. افکار امام تاثیر
زیادي در من و مردم هندوستان داشته است، نظرات ایشان در باب حکومت، در باب زنان، در باب سیاست همه و همه باعثشده
که ما بیشتر به او بپردازیم. بطور کلی خمینی چیزي دیگر و جداي از همه علماي دیگر بود. دومین فردي که سراغ او رفتیم، سید
صفحه 46 از 64
محمدسلمان نقوي فرزند شهید دکتر سید محمدعلی نقوي از دانشجویان دانشگاه امامیه پاکستان است، پدر او از فعالین دانشگاه
امامیه پاکستان و از بنیانگذازان سازمان دانشجویان امامیه پاکستان و از فعالین دانشگاه امامیه بوده که مظلومانه به شهادت رسیده
است. او نیز پاسخ ما را چنین داد: این که امام در عمل و گفتار تفاوتی نداشته یعنی آنچه را که میگفتند آن را عمل میکردند
همین باعثشده که من بشدت متاثر از امام خمینی باشم و افکار امام را در پاکستان نشر بدهم. فرد دیگري که سراغ او رفتیم شیخ
محمدحسن نجفی ذاکري معروف به ذاکري از علماي پاکستان بود که تحصیلات خود را در نجف به پایان رسانده و هم اکنون
ماچ میباشد که شهري است که وهابیان » مشغول تبلیغ در کویته پاکستان است و همچنین امام جمعه شهري از توابع کویته به نام
حضور جدي در آن شهر دارند و شیعیان بشدت در ضعف هستند. شیخ محمدحسن ذاکري در پاسخ پرسش ما گفت: البته این
سؤال شما بسیار سخت است و من باید مطالب مفصلی را بگویم اما به اجمال این که یکی از کارهاي مهم امام این بود که مسایل
فقهی را به روز مطرح کرد، یعنی جزییترین مسایل دینی را با زبان مردم و به زبان روز مطرح کرد که همان بحث فقه پویا و سنتی
است که بحث مفید است که که مجال آن در اینجا نیست. سید طفیل حسین شیرازي از کشور پاکستان فرد دیگري بود که به سؤال
ما پاسخ داد. او تحصیلات خود را در انگلستان به پایان رسانده و سپس به پاکستان بازگشته است. نامبرده سؤال ما را اینگونه پاسخ
داد: من پیش از انقلاب، امام خمینی، قدسسره، را میشناختم. از روزي که به پاریس (نوفل لوشاتو) تبعید شدند، اخبار زندگی
ایشان را بدقت دنبال میکردم سخنرانیها و کتابهاي ایشان را بدقت مطالعه میکردم. و وقتی میدیدم که یک نفر بخاطر خدا خانه و
زندگی را رها کرده استبسیار در من تاثیر گذاشت. این نکته از زندگی امام براي من جالب بود که ایشان چقدر در راه و هدف
خود پایدار و بااخلاص است و این همیشه براي من سرمشق بوده است. فرد دیگري که سراغ او رفتیم احمد یوسف از نویسندگان
سوریه و از نویسندگان روزنامه الشراع لبنانی است که در سوریه منتشر میشود. او در پاسخ پرسش ما گفت: انسان امروز با این
تمدن جدید، و ابزار تکنولوژي که مواجه میشود، در واقع چیزي به دست میآورد و چیزي از دست میدهد، چیزي که به دست
میآورد یک چیز مادي است. اما چیزي که از دست میدهد یک چیز روحی است. و از این لحاظ شخصیت و روح انسان در عصر
امروزي با ابزار مدرنیته جدید زیر فشار تمدن غربی جدید است. راه رهایی از این شرایط چیزي نیست جز بازگشتبه معنویت و این
میسر نمیشود جز از راه بازگشتبه اسلام، که پناه بیاوریم به دامن گشاده این دین روحانی که ارزشهاي انسانی ما و کرامت ما
حفظ شود. و این درست همان راهی است که امام خمینی به روي ما گشود. الشیخ محمد ابوالخیر شکري از روحانیون بزرگ و
معروف سوریه و امام جمعه مسجد بزرگ امام شافعی دمشق و مدیر التحفیظ القرآن الکریم دمشق، فرد دیگري بود که با او به
گفتگو نشستیم. از او پرسیدیم چه چیزي شما را مجذوب امام خمینی، قدسسره، کرد؟ او پاسخ داد: ببینید یک نویسنده آمریکایی
اولینها در تاریخ ، در این کتاب بررسی کرده است چه کسانی در » الاوایل یعنی » استبه نام مایکل هارد، که کتابی نوشته استبه نام
تاریخ بشریت اثر گذاشتهاند چه خیر چه شر، مهم این است که چه کسانی اثر گذاشتهاند. مایکل هارد شخص اول که انتخاب کرده
شخصیت پیامبر اکرم، صلیاللهعلیهوآله، است چون این شخص توانست هم از لحاظ دنیوي به پیروزي کامل برسد و هم از لحاظ
اخروي و معنوي دنیا را تحت تاثیر قرار دهد در واقع جمع بین دنیا و آخرت را خوب انجام داده است، من میخواهم بگویم امام
خمینی هم این گونه بود از طرفی یک فقیه، یک رهبر علمی، یک انسان فیلسوف، از طرفی زاهد و عابد و از طرفی یک رهبر
سیاسی بود، که همه اینها از او وجودي ساخته بود که جمع اضداد بود که من روز به روز بیشتر با ابعاد وجودي این شخصیت آشنا
میشوم و از شخصیت و افکار ایشان استفاده میکنم. استاد حسن الباش مدرس علوم اسلامی کشور فلسطین است و اکنون در
سوریه زندگی میکند، استاد حسن الباش عضو اتحادیه نویسندگان و متفکران فلسطینی است. او 23 کتاب در زمینه مباحث فرهنگی
و اسلامی و مباحثی که در مواجهه با غرب و صهیونیست است، به رشته تحریر درآورده است. و مقالات او در مجلات سوري و
بینات که در قم منتشر میشود، به چاپ میرسد. او درباره امام خمینی گفت: آنچه » عربی و ایرانی، از جمله در مجله قرآنی
صفحه 47 از 64
شخصیت امام خمینی را متمایز میسازد، شخصیت فراگیر اوست و این که او فکر عرفانی و فلسفی و سیاسی را با هم جمع کرده
بود، شخصیتی که در عین این که کتابی عرفانی به نام شرح دعاي سحر مینویسند در عین حال رهبري سیاسی یک اجتماع را بر
عهده دارد، او جمع اضداد بود لذا چنین شخصیتی در عصر ما نادر است و او عالم مادي و روحانی را با هم جمع کرده بود.
بهاران در حجاز
در شبی ظلمانی و اندوه?بار لحظه?ها می?آمد از ره سوگوار سرزمینی بود و شب فرمانروا دردها بسیار، اما بی?دوا خاك گلهایش
گیاه درد بود صبح دیده ناگشوده می?غنود می?شکفت از نوگلی بر شاخصار باغبان را اشک حسرت بد نثار زانکه آن گل
سرنوشتش مرگ بود شاخه را حاصل تنی بی?برگ بود مرگ گلها بود در طغیان جهل ناخداي ظلم، کشتی?بان جهل مهر خونین،
خاك تفته، کوه داغ فصل فصل رویش گلهاي داغ غنچه?اي چون لب به خنده می?گشود دست?خون?ریز خزانش می?ربود
ناگهان آمد بهاران در حجاز شد گلی بر شاخسار وحی باز چشمه?اي از نور جوشیدن گرفت گشت جاري و خروشیدن گرفت شب
پریده رنگ، زان سامان گریخت ساغر شام سیه بر خاك ریخت شد زمان گهواره میلاد نور صبح آمد زرافشان از راه دور نوگل باغ
نبوت باز شد مهر با مه همدل و همراز شد اختر تابنده دامان وحی رخ نمود از شرق بی?پایان وحی در رسید از جان جانان این ندا
سوي آن عاشق که بد رمز آشنا کاي محمد کوثرت بخشیده?ایم مهر و مه در طالع او دیده?ایم کوثرت در قرنها جاري شود مظهر
افروخته ما به او عاشق شویم و او به ما خلق گویند « ما » عشق و وفاداري شود پاکی از او چشمه?سار آموخته شمع سان از عشق
اوست محبوب خدا جان عاشق، جسم پر دردش دهیم سینه?اي بس عشق پروردش دهیم کز پریشانی به رسم عاشقان شهره گردد
نام او اندر جهان روشنی بخشد دلت دیدار او گسترد حق در جهان، اشجار او (جلوه معشوق شورانگیز شود) ساغر عصمت از او
لبریز شد مهر، مه را همچو جان در برگرفت آفرینش شوکتی دیگر گرفت عرشیان با حمد و تهلیل و سرور گرد آن گل آمدند از
راه دور چشم صحرا این عجب کی دیده بود در زمین عطر خدا پیچیده بود نام او را مصطفی، زهرا نهاد آن مه از گردون فراتر پا
نهاد سپیده کاشانی
تا نهایت آسمان